(( نمایشنامه خطبه غدیر ))
در حدیثى از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده که فرمود:
ان الناس اءربعة : رجل یعلم و یعلم انه یعلم فذاک مرشد عالم فاتبعوه ، و رجل یعلم ولا یعلم انه یعلم فذاک غافل فاءیقظوه ، و رجل لایعلم و یعلم انه لا یعلم فذاک جاهل فعلموه ، و رجل لا یعلم انه لا یعلم فذلک ضال فارشدوه ...
(بحار / ج 1، 195 - عوالى اللئالى / ج 4)
مردم چهار دسته اند:
1 - کسى که مى داند، و مى داند که مى داند. او راهنما و دانشمند است ، از او پیروى نمائید.
2 - کسى که مى داند، و نمى داند که می داند. او عاقل است ، وى را بیدار نمائید.
3 - کسى که نمى داند، و مى داند که نمى داند. او جاهل و نادان است . (جهل بسیط دارد) او را بیاموزید.
4 - کسى که نمى داند، و نمى داند که نمى داند (جهل مرکب دارد) او گمراه است ، ارشادش نمائید.
شاعرى این حدیث شریف را چنین به نظم درآورده است :
در دیوان امام على (علیه السلام ) آمده است :
فضل و بزرگوارى جز براى اهل دانش نیست
آنان خود بر هدایت بوده و راهنماى دیگرانند.
و ارزش انسان با چیزى است که وى را زیبا و نیکو گرداند.
و افراد نادان دشمن دانشمندان اند.
پس برخیز دانش را بجوى و چیز دیگر را جایگزین آن نساز
که مردم مى میرند و اهل علم همیشه زنده اند.
جهل مرکب که در واقع نوعی علم است، از دو علم تشکیل شده است:
یکی ای که میداند. دوم علم به این که دانستن او صد در صد درست است،
در حالیکه در واقع اشتباه محض است. و یا به تعبیر صحیحتر جهل مرکب، از دو جهل تشکیل شده است. یکی این که نمیداند و دوم این که نمیداند که نمیداند.
آیا میتوان جهل مرکب را از رذایل قوه عاقله به حساب آورد؟ شاید بتوان گفت: همیشه جهل مرکب از رذایل قوه عاقله نیست، چون اگر فرض بر این بگیریم که در تحصیل این علم هیچ گونه افراط و تفریطی صورت نگرفته باشد از رذایل نخواهد بود. بله در مواردی که در مقدمات تحصیل علم کم و کاستی هایی صورت گرفته باشد ممکن است از رذایل قوه عاقله به حسا آورد. از دیدگاه عارفان، علم، نور الهی است چنان چه در حدیث آمده است:
"لیس العلم بکثره التعلم بلهو نور یقذفه اللَّه فی قلب من یشاء".(1) علم به بسیاری آموختهها نیست، بلکه علم نوری است که خداوند در قلب و دل هر کس که بخواهد میتاباند.
این علم در اثر تقوا و تهذیب نفس به وجود میآید
: کسی که تقوا پیشه کند خداوند ذهن او را از اوهامات و جهالتها پاک میگرداند و او رإ؛ّّ به راه درست رهنمون می کند. قرآن میفرماید:"اتقو اللَّه و یعلّمکم اللَّه؛ (2) تعلیم الهی منوط به تقوا است".امام خمینی میفرماید: یکی از موازین غیر متخلفی که گمان میکنم اهل معارف آن را ذکر نکردهاند در امتیاز بین القائات رحمانی و شیطانی همین است و آن چه به این نفس غیر پرهیز ناک دارای کدورت (بی تقوا) القا گردد از قبیل جهالات مرکبه است . که درد بی درمان نفوس و خار طریق آنها است؛ زیرا میزان در علم، حصول مفهومات کلیه و اصطلاحات علمیه نیست، بلکه میزان رفع حَجُب از چشم بصیرت نفس است.(3) امّا خواطر نفسانیه که به معنای خواطر ذهنیه خیالیه است ممکن است از رذایل قوه عاقله حساب کرد و میتوان آنها را مربوط به قوه وهمیه دانست.
پی نوشتها:
1 - بحار الانوار، ج 65، ص 236.
2 - بقره (2) آیه 282.
3 - امام خمینی(ره)، چهل حدیث، ص 373.